ماهی

مثل باران نباش که با التماس به شیشه بکوبی تا نگاهت کنند ... مثل ابر باش که با التماس نگاهت کنند تا بباری

ماهی

مثل باران نباش که با التماس به شیشه بکوبی تا نگاهت کنند ... مثل ابر باش که با التماس نگاهت کنند تا بباری

باز هم زخم تبر

 

گفتم ای جنگل پیر تازه چه خبر ؟! 

 

نیش خندی زد و گفت :  

 

هیچ ، باز هم زخم تبر ...

زنگ زده زنگِ زورخونه 

اینجا پشه ، پهلوونه
 
هر کسی نارو بزنه
 
این روزا مردِ میدونه

یغما گلرویی