ماهی

مثل باران نباش که با التماس به شیشه بکوبی تا نگاهت کنند ... مثل ابر باش که با التماس نگاهت کنند تا بباری

ماهی

مثل باران نباش که با التماس به شیشه بکوبی تا نگاهت کنند ... مثل ابر باش که با التماس نگاهت کنند تا بباری

در زندگی همیشه مثل درخت بودم ... 

 

هر کس به من لگد زد ، شکوفه بارانش کردم! 

 

آنقدر لذت برد که محکمتر لگد زد ...

ویرانه

 

گر ازین منزل ویران بسوی خانه روم .... 

 

دگر آنجا که روم عاقل و فرزانه روم !

 

زین سفر گر به سلامت بوطن باز رسم  ... 

 

نذر کردم که هم از راه به میخانه روم  !