مثل باران نباش که با التماس به شیشه بکوبی تا نگاهت کنند ... مثل ابر باش که با التماس نگاهت کنند تا بباری
مثل باران نباش که با التماس به شیشه بکوبی تا نگاهت کنند ... مثل ابر باش که با التماس نگاهت کنند تا بباری
یک نفر نیست
صدایم بزند برگردم
می برم با چمدان،
اینهمه تنهایی را...!!
سایه هیچ
جمعه 20 مهرماه سال 1397 ساعت 02:29 ق.ظ
در غربته چشمانه تو
گریه پنهان کرده ام
از حرمته چشمانه تو
عطر تو را گرفته تنه لحظه های من
صد باغه گل شکفته شده در هوایه من
امشب تمام غربته خود را گریستم , گریستم
شاید دل تو بسوزد برایه من برایه من
من آن موج اشکم که بی اختیارم
خودم را به آغوشه تو میسپارم
تو دریای من باش
به حسرت گذشته همه روزگارم
ز دیروزو امروز دلی خسته دارم تو فردای من باش
یک لحظه نگاه تو مرا راحت جان است
چشمانه تو آرامترین خواب جهان است
زیبایی چشمانه نظر کرده آهو
رازیست که در عطر نگاه تو نهان است
من آن موج اشکم که بی اختیارم
خودم را به آغوشه تو میسپارم
تو دریای من باش
به حسرت گذشته همه روزگارم
ز دیروزو امروز دلی خسته دارم تو فردای من باش
سایه هیچ
دوشنبه 30 مردادماه سال 1396 ساعت 10:04 ب.ظ