ماهی

مثل باران نباش که با التماس به شیشه بکوبی تا نگاهت کنند ... مثل ابر باش که با التماس نگاهت کنند تا بباری

ماهی

مثل باران نباش که با التماس به شیشه بکوبی تا نگاهت کنند ... مثل ابر باش که با التماس نگاهت کنند تا بباری

لحظه های بن بست

  

لحظه‌های با تو بودن ، یادمه صحنه به صحنه 


رَختی از ترانه دارم ، واسه این بغضِ برهنه 


فاصله چَن تا قدم بود ، نه هزارتا سالِ نوری 


تو نخواستی که بمونی ، حالا نزدیکیُ دوری 


دوری اما پیشِ‌رومی ، ای دلیل خوبِ تکرار 


تویی عکسِ برگِ آخر ، رو تنِ کبودِ دیوار 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد